با افزایش تغییرات و دگرگونیها در سالهای آخر هزارهی دوم و ظهور پیاپی مسایل جدید در جامعهی جهانی، اتکا به روشهای برنامهریزی مبتنی بر پیشبینی، جوابگوی نیاز مدیریتهای کلان کشورها نبود و سایهی سنگین عدم قعطیتها و ظهور رویدادهای ناپیوسته و شگفتانگیز، وضعیت را به گونهای دگرگون کرده بود که پیشبینی آینده در دنیای پرتحول برای برنامهریزان، امری مشکل بهنظر میرسید. عدم توانایی در پیش بینی دقیق آینده و همچنین پیچیدگیهای ناشی از تغییرات روزافزون باعث شد تا محققان از قابلیتهای دانش نوظهور آیندهپژوهی بهره برده و آیندهنگاری را وارد بطن فعالیتهای برنامهریزی کنند. به نظر میرسد با توجه به موضوع ناموفقیت طرحهای شهری و منطقهای در مرحلهی اجرا، کاربرد آیندهنگاری و تغییر رویکرد از پیشبینی به آیندهنگاری در برنامهریزی شهری و منطقهای ضرورتی اجتنابناپذیر باشد. بر همین اساس این مقاله سعی دارد ضمن معرفی رویکرد آیندهنگاری و آیندهپژوهی، با نقد فرآیند برنامهریزی موجود، به معرفی فرآیند جدید برنامهریزی پرداخته و ضرورت استفاده از رویکرد آیندهنگاری را مورد بررسی قرار دهد. در این مقاله دو فرآیند از منظر برخی شاخصهها نظیر رویکرد کلان، شکل فرآیند، گرایش فکری و جهانبینی، مأموریت، کارایی و روش، مورد مقایسهی تطبیقی قرار گرفته است.
عنوان مقاله [English]
مهندسی مجدد فرآیند برنامهریزی با تأکید بر کاربرد آینده¬نگاری